Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

مهدی فقیه درباره نقش خود در سریال «جشن سربرون» گفت: در این سریال نقش پیروز از بزرگان و ریش سفیدهای ایل عشایر را بازی می‌کنم. پیروز حتی در جاهایی مخالف کدخدا است و از مخالفت‌های خود به خاطر ایل صرف‌نظر می‌کند. پیروز به خاطر ایل از این مخالفت‌ها چشم‌پوشی می‌کند و به دنبال صلح در میان ایل است و هوای جوانان را هم دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او به دیگران احترام می‌گذارد و سعی می‌کند کدورت‌ها را برطرف کند.

فقیه در همین راستا اظهار کرد: فکر می‌کنم سریال «جشن سربرون» یکی از آثار موفق صدا و سیما باشد که مردم را پای تلویزیون می‌کشاند. هیچ سریالی تاکنون با این وسعت و دقت به عشایر نپرداخته است و خوشحالم در این مجموعه سهم اندکی دارم. پیش از این البته قرار بود تمام فیلمبرداری این مجموعه در شیراز انجام شود که با کمال تاسف به خاطر بودجه این اتفاق نیفتاد.

وی با اشاره به اینکه اکنون در لپه زنک مشغول فیلمبرداری کار هستند بیان کرد: پیش از این در زمستان سرد در سولقان، دشت عقیل بودیم. آنجا آنقدر هوا سرد بود که شب‌ها می‌لرزیدیم و دیالوگ می‌گفتیم. در دشت عقیل به گروه خیلی سخت گذشت و سرمای تقریبا استخوان سوزی را تحمل کردیم. لپه زنک هم دست کمی از سولقان ندارد منتها اینجا گرما بیداد می‌کند. به هر حال گروه با عشق به مردم این سختی‌ها را تحمل می‌کنند.

وی اضافه کرد: تنها نیروی پیش‌برنده کار ما عشق است. حافظ می‌فرماید: «در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد، عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد». هنر با عشق آمیخته است و بس. یکی از دوستان که به لوکیشن فیلمبرداری ما رفت‌وآمدی داشت می‌گفت نمی‌دانم چطور در این آفتاب سوزان مدت‌ها ایستاده‌اید و کار می‌کنید، این حرفه بسیار سخت است.

این بازیگر پیشکسوت ضمن تاکید بر سختی‌های عرصه بازیگری ابراز داشت: از بیرون کار ما آسان به نظر می‌رسد، اما اینطور نیست. درونش وجود خودمان را سوزانده و بیرونش دیگران را، با این شرایط الان چهار پنج ماهی است که از سریال «جشن سربرون» می‌گذرد و ما هیچ پولی هم نگرفتیم و با این حال در شرایط سخت با عشق کار می‌کنیم. مزد کارگر ساختمان را شب ندهند صبح سرکار نمی‌آید، اما ما کار می‌کنیم. اصولا تمام هنرها در همه عرصه‌ها آمیخته با عشق است و سختی‌های خاص خودش را دارد. حضرت امام (ره) در زمینه کار هنری فرمودند: «کار خوب سخت است.» باید برای کار خوب سختی‌ها را تحمل کرد و تاب آورد. شکر خدا تا به حال سعی کردم کارهایی در شان مردم خوبمان انجام دهم و در این مسیر لطف مردم شامل حالم شده است.

مهدی فقیه خاطرنشان کرد: هنوز فکر می‌کنم «جشن سر برون» شش هفت ماه دیگر زمان می‌برد. با توجه به کمبود بودجه تصویربرداری کندتر انجام می‌شود و لوکیشن‌ها هم دیرتر آماده می‌شود. امیدوارم مدیران فرهنگی بودجه مورد نیاز را در اختیار پروژه قرار دهند تا کار به اتمام برسد. یقین دارم مردم از این سریال استقبال می‌کنند و آن‌ها را پای تلویزیون می‌نشاند. تاکید می‌کنم مردم به کارهای تاریخی علاقه دارند و به این داستان که کمتر به آن پرداخته شده علاقه بیشتری هم خواهند داشت.

منبع: خبرگزاری میزان

منبع: آفتاب

کلیدواژه: مهدی فقیه سریال های تلویزیون سختی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۶۹۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این شهید حتی موقع به‌ دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه درپی می‌آید ماحصل گفتگو با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.

بی‌قرار رفتن بود

بنابر روایت ایسنا، سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نمازهای جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آن‌ها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آن‌ها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.

خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم.

شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آن‌ها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.

بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901499

دیگر خبرها

  • (تصاویر) مرگ دسته جمعی ماهی‌ها بر اثر گرمای سوزان
  • فصل پنجم «نون‌خ» برای سلمان همراه با چاشنی ماه عسل بود
  •  40 سال چشم به راهی
  • سرزمین آفتاب در سالروز شهادت ششمین اختر آسمان ولادت غرق ماتم است
  • علم‌الهدی: وقتی نیرو‌های نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • احمدرضا درویش امسال «کندو» را کلید می‌زند؟/ توافقات اولیه سریال
  • لزوم روایت گری حماسه وعده صادق در جامعه
  • حماسه «وعده صادق» روایت فتح می‌خواهد
  • این شهید حتی موقع به‌ دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!
  • «با مردم»، نماهنگ جدید مهدی رسولی منتشر شد + دانلود